آرایش و نقش طبیعی
در قالیهای دو قرن پیش مشرق زمین-که موضوع بررسی ما میباشد-دو مقوله را میتوانیم از یکدیگر تشخیص دهیم که عبارتند از قالیهایی با نقش ملهم از طبیعت و قالیهایی که دارای نقوش هندسی هستند .
این تقسیم بندی به عناصری که در هریک از دو مقوله وجود دارند و قطعاً در هر دو حالت همانند میباشند ، مثل عناصر گیاهی که تقریباً به صورت تغییر شکل یافتهاش کم و بیش در تمام قالیهای مشرق زمین پیدا میشوند ، کمتر مربوط میگردد . درحالی که بیش از هرچیزی با میزان استلیزاسیون ، سلیقة طبیعت گرایانه و مشاهده واقعیت ، که تمامی آنها شدیداً مشهود هستند ، در رابطه میباشد .
نقش طبیعی ، ملهم از شاهکارهای ایرانی و ترکی مربوط به قرنهای شانزدهم و هفتدهم میلادی است که از یک هنر تعلیم یافته و پالایش شده نشأت میگیرد . این شاهکارها در کارگاههای درباری و توسط هنرمندان و نگارگران فوقالعادهای فراهم میشده است . این هنرمندان و نگارگران با تزیین گل و بوتهای و گیاهی اشکال را به چنان کمالی میرسانند که نظیر آنها را در هیچ جای دیگر نمیتوان بازیافت .
در روی تمام سطح قالی و دریک غنای کامل از تنوع رنگ گسترش پیچیده و انباشتهای از گیاهان را ملاحظه میکنیم که جزیئات آنها عبارتست از گلها و برگهایی با عالیترن ظرافتها و برگهای درخت خرما و نقوش ملهم از گل سرخ ، پیچکها و شاخههایی که به صورت اسلیمی در روی فرش پخش شدهاند . این تزیین گوناگون ، جزیی ترین مکان قالی زمینه را که به صورت ترنجهایی به اشکال مختلف است پر میکند (ترنجها معمولاً به شکل کاملاً گرد و یا گردی که به... .
این تزیین گوناگون ، جزیی ترین مکان قالی زمینه را که به صورت ترنجهایی به اشکال مختلف است پر میکند (ترنجها معمولاً به شکل کاملاً گرد و یا گردی که به چند قطعه تقسیم شده است : بیضی ، ستاره، شش ضلعی ، آویزدار و غیره هستند) و یا اینکه بازی و آرایشی از برگهاست که با نظم خاصی کنار هم گذاشته شدهاند . اگر این برگها در یک چارچوب ظاهر شوند ، میتوانند یک نقش فیگوراتیو و یا اینکه یک نقش زیبای خطاطی ، با ترکیبهای شعری یا کتیبههای خطی مذهبی باشد . به این مجموعه نقشهای تزئینی میتوانیم نقشی را اضافه کنیم که دارای منشأ چینی است-به نام ، «چی-Tchi» -ابری به شکل نوار یا گلوله ، نمادی از آسمان ، «تیین Tien» عالیترین امپراطور مذهب کنفوسیوس است . این نقش در سایه هجوم مغولها متدوال گردید و گسترش یافت . هنرمندی ، هنر ترک و هنر ایرانی ، با موفقیت تمام این نقش را در محصولات بعدی قالی خودشان اقتباس کردند . این نقش فقط به عنوان یک عنصر تزئینی در این هنرها به کار رفته است و لذا دارای هیچ نوع نشانه نمادین نمیباشد .
هنگامی که گرایشهای یأجوج مأجوجی و گریزهای قابل اغماض از فرامین مذهبی خود را تحمیل کرده بود و برخلاف نص قرآن ، نگارگری از وجود انسانی را در قالب انسانهای همراه با حیوانات مجاز دانسته بود ، ایرانیان به دلایل مذهبی دارای بیشترین امکانات برای نقش آفرینی و مصور نمودن و تزئین قالیها بودهاند . در قالیهای ایرانی ، متداولترین تصویرها مربوط به سوارکاران و حیوانات میشود یعنی صحنههایی از شکار و یا نبرد بین جانوران وحشی . در کنار این تصاویر واقعی ، تصاویر دیگری را نیز میبینیم وهمی و غیرقابل تصور میباشند و به حوزه اسطوره شناسی تعلق مییابند (در این مورد مراجعه شود به آثار قدیمی ایرانی ، آثار هندی یا قفقازی که در آنها فرشتههای بالدار ، تعدادی اژدها که با سیمرغهای افسانهای میجنگیدند ، «وق-وق» یا درخت سخنگو که شاخههای آن به سر حیوانات ختم میشود و گاهی نیز این درخت بدون تنه و به شکل پیچ و خمهای اسلیمی مرکب از گیاهان نشان داده میشود . همچنین مراجعه شود به بعضی از حیوانات عجیب ترکیبی که ظاهراً از تصورات شدید ذهنی ژروم بوش (Jerom Bosch) نشأت میگیرد) . معذالک خود تمام این موضوعات نیز فقط به عنوان یک نقش تزئینی مطرح هستند و اینکه نشانی از موضوع خاص داشته باشند در نقوش تزئینی قالیها گنجانده شدهاند . این نقشها نمایانگر توجه و اشتغال خاطر دائمی به عملی هستند که این عمل قبلاً به صورت مجموعهای در چهارچوب هنرها مورد آزمایش قرار گرفته است و تمام هنر اسلامی عمیقاً متأثر از آن است .
کلیه این نقوش و تزئینات ، که میتوانیم آنها را هم درباری و هم طبیعت گرایانه بنامیم ، با وجود انحطاط سبک و تکرارهای اردای و از روی هوس پیدرپی و خسته کننده ، پس از گذشت قرنها باقی مانده و هنوز هم به طور گستردهای در فرشهای ایرانی به صورت جدیدتر ، در فرشهای ترک ، خود را نشان میدهند .