مقبولیت عام و گسترش قالی کرهای در مغرب زمین پدیدة شگفتانگیزی را تشکیل میدهد که بیش از 700 سال است تداوم دارد . بدون هیچ نوع تردیدی ، میبایست این پدیده را در رابطه با نقوش تزیینی این قالیها دید و علت آن را میتوان در این عبارت یافت : در قالی ، شکل و اندازه آنها در سطوح دیگری قرار دارد . نقش در قالیها ، عصاره و افاده معنای بسیار نزدیک و صمیمی است که بین هنرمند بافنده و محیطی است که این هنرمند در آن زندگی میکند . بنابران ، بین شخص مشرق زمینی و مکان اقامت وی رابطه غیر مستقیمی وجود دارد که «اردمان» آن را به شرح ذیل به زیبایی و موشکافی زیادی تشریح کرده است . منشأ و خاستگاه این رابطه «با وجود اینکه قرنها از زندگی یک جانشینی میگذرد ، یادآور یک زندگی گذشته در زیر چادرهاست . آنهایی که چمباتمه میزنند ، چهار زانو مینشینند و یا به راحتی ، و سادگی روی تشک و متکا میخوابند ، نسبت به آنهایی که روی صندلی مینشینند و در وری تخت میخوابند ، رابطه مستقیمتری با زمین دارند . زمین به مثابه یک فضای بسیار بزرگ و خالی ، برای آنها چیزی است که هیچ وجه مشترکی با اطاقهای ما ندارد اطاقهایی که با اسباب و وسایل زندگی و حصاری چون دیوارها ، خصائص طبیعی خود را از دست دادهاند . همین امر به بهترین وجهی بیانگر آن است که چرا مغرب زمین تولیدات و محصولات قالی دیوار کوب خود را گسترش داده در حالیکه مشرق زمین توجه خود را فقط معطوف به قالیهایی کرده است که اختصاص به کف زمین دارند » .
قالیهای مشرق زمین توسط مردمان گوناگونی تهیه میشوند ، که دارای اعتقادات و باورهای مذهبی همگونی نیستند . ولی همین قالیها که به ... .
قالیهای مشرق زمین توسط مردمان گوناگونی تهیه میشوند ، که دارای اعتقادات و باورهای مذهبی همگونی نیستند . ولی همین قالیها که به صورت یک پدیدة هنری منحصر به فرد درمیآیند ، معرف خلاقیت و محصولی است که قویترین صورتی ، مهر ایدهآل زیبا شناختی جهان اسلام برآن خورده است یعنی همان جهان اسلامی که ما ، نه تنها بزرگترین بخش شاهکارهای قدیمی «بافت قالی گرهای» را مدوین آن هستیم بلکه عمدة تولیدات جدید و باب روز قالی را نیز از همین جهان داریم .
هنرمند مسلمان به نمادین کردن یک ایدهآل هنری سوق داده میشود و به آن میپردازد و کار وی هرقدر که از طبیعت فاصله بیشتری میگیرد ، ایدهآل وی در آن کار تجلّی بیشتر و بهتری مییابد و رفتار او مبتنی و مبتکی بر نکات زیر است :
1-برتری دادن به رنگ و نقش ، این همان ارجحیتی است که قبلاً در جهان قبل از اسلام، در مقابله با هنرهای تجسمی یونانی –رومی متداول بوده است .
2-داشتن رابطه نزدیک و صمیمی با دستورات و مقررات آئینی (که نگارگری از موجودات جاندار را ممنوع میکند و منظور از این امر پرهیز از تمایل کفرآمیز رقابت با خداوند در جهت تجاوز به قدرت خلاقیت او میباشد) و یا داشتن همین رابطه صمیمی نزدیک با جریانهای عرفانی که مافوق اندیشه غربی است . گرایش به تجرید عناصر طبیعی از همینجا ناشی میشود و به اشکال زیر تجلی میکند : زینتهای گل سرخی یا ستارهای ، زینتهایی مانند برگ درخت خرما ، گلهای بزرگ-اینها نگارههای اصلی نقش کردن قالی ، و بخصوص قالیهای ایران هستند . این نقشها عناصری را تشکیل میدهند که به طور خالص و ناب و همی و خیالی هستند و در هیچیک از نشانههای گیاهی موجود در طبیعت نمیتوانند برای خود جایی را بیابند . درضمن نتیجه چنین کاری یک گسترش هماهنگ از نقشهای همگون با اعتدال و قرینههای محکم و بقاعده، تکرار عناصر مشترک و ترکیبهای متبادل از اینها و غیره است . این نقشهای مجرد و مستقل ، از اصول ترکیبی نشأت میگیرند و ملهم از ریاضیات و هندسه میباشند . اینها به تدریج توسط اندیشه غربی شکل گرفتهاند و پیگیر اثرات فرهنگ فیثاغورثی هستند .