شاید معروفترین این شرح ها متعلق به یک قالی
است که در زمان خلافت المنتصر دیده شده و تصاویری از ولیدبن عبدالملک و … بروری آن وجود داشته و عبارتی نیز به خط
فارسی برآن نوشته بودهاند . اما متأسفانه نه از قالیچههای عکسدار آن عصر چیزی
به دست ما رسید و نه تا قرن سیزدهم هجری میتوان تأثیر و تحول تصویر بافی در فرش
را مطالعه نمود چه قدیمیترین قالیهای تصویری براساس منابع موجود بیش از دوست یا
حداکثر 250 سال ندارند و تعداد آنها نیز بسیار معدود است . –اگر چه
احتمال وجود قالیهای قدیمی از این دست در مجموعههای خصوصی بسیار است-قالی بافی در
دوران قبل از اسلام از هنرهای رایج ایران بود و گفته میشود جنبههای تصویری آن
بسیار غنی بوده است اما بعد از حضور اسلام در تمام پهنهی ایران ، قالی بافی نیز
همانند دیگر آثار ایرانی خود را با شرایط جدید تطبیق داد و از اولین نتایج این
تطبیق حذف تصویر بافی و تصویرگرایی بود . اساس قوانین اسلام در این مورد برمبنای
حذف ریشههای بت پرستی بود و اگر چه این آیین خاص قبایل عرب بود و در ایران معنا
نداشت ، اما اجرای فرامین مشمول کلیه ممالک تحت تسلط اعراب بود . خوشبختانه فرهنگ
غنی و پربار ایران توانست در برابر بسیاری از ناملایمات تاب تحل آورد و تقدیر چنین
بود که پس از 10 قرن ، سرانجام سلسلهای برایران حاکم گردد که بنیانگذار تحولات
بسیاری چه در آن زمان و چه بعد از خود گشت . در قرن دهم هجری قمری سلسلهی صفویه
در ایران بنیان گذاشته شد و پادشاهان آن ضمن تجدید عظمت و اقتدار ایران قبل از
اسلام ، اقدامات مهمی را در شئون مختلفی زندگی به انجام رساند که مهمترین آن به
رسمیت شناختن مذهب تشیع به عنوان دین رسمی ایرانیان بود و به این ترتیب ایرانیان
را با اعراب و ترکان عثمانی جدا ساختند . مذهب تشیع که براساس اعتقادات خاص
ایرانیان به اسلام شکل گرفته بود از بسیاری با اعتقادات اعراب تفاوت داشت و برداشت
ایرانیان که از دستورها و فرمانهای اسلام و اصولاً دیدی که به طبیعت داشتند ،
آزادنهتر و زمانه پسندتر بود . باعث تحولاتی در شکوفایی هنرهای مختلف به ویژه
هنرهای تصویری گردید و از نتایج مهم آن بنیان نهادن شیوهی تصویر بافی و پیدایش
قالیچههای تصویری در سدههای بعدی بود . با استقرار سلسلهی صفوی و گسترش جنبشهای
جدید فکری و هنری ، تصویرسازی که تا قبل از آن تنها به بهانه مصور کردن اشعار و
داستانها خلق میشد به اندازه آنها از حد کتب نجاوز نمیکرد ، تحولات تازهای پیدا
کرد و در اندازههای طبیعی و گاه بزرگتر به روی دیوار کاخها و سردر بازارها و
حمامها و زیر گنبد و دیوار امامزاده ها و پردههای تعزیه خوانها آمد و در بسیاری
از رشتههای دیگر تصویر سازی به عنوان موضوعهای دلخواه هنرمندان جلوهگر شد . انتقال تصاویر بروری بافتههای گرهدار کندتر از دیگر هنرها بود زیرا
قالی وسیلهای بود برای استفاده روزمره در خانه و هم برای عبادت برروی آن در
مسجدها . در سدههای بعدی و در دوران پادشاهان افشاریه ، زندیه و قاجار تحولات
دیگری همپای با تحولات سایر هنرها در تصویر سازی و تصویر بافی فرش ایران به وجود
آمد که با توجه به شرح وقایع مربوط به جنبشهای جدید در نقاشی و تصویرسازی در دوران
حکومت صفویان که مختصری از شرح آن در بخش نقوش گل فرنگ ارایه شد ، لازم است جهت
آگاهی از روند این تحولات تا اواخر دورههای قاجار توضیحات تکمیلی گفته شود که در
صفحات بعد به این وقایع نیز خواهیم پرداخت . درواقع نفوذ شیوههای نقاشی غرب به
ایران علاوه بر شکلگیری نقوش اقتباسی و شاخههای دیگر آن در فرش ایران ، اولین
زمزمههای تصویر سازی و تصویر بافی را سبب شد در اواخر قرن سیزدهم هجری قمری و
اوایل قرن چهاردهم در اصل آغاز جنبش دیگری در هنر ایران بود و در این سالها در
تمامی هنرها گرایش به شبیهسازی و طبیعت گرایی توجه همهی هنرمندان را به خود
معطوف داشت . در این زمان با توسعهی روابط تجاری ایران با غرب . فرش ایران به همه
جا راه یافت اما آن گروه از این قالیها که مزیّن به تصاویر و عکسهای مختلف بودند
فقط در داخل کشور مورد توجه واقع شدند و در خارج رونقی نداشتند . در همین زمان
نمونههایی از کارت پستالها وتصاویر اروپایی به ایران راه یافت . شباهت زیادی این
نمونهها به طبیعت ، بسیاری از ایرانیان را به تحسین واداشت . این نقاشیها که در
حقیقت معمولیترین نوع نقاشیهای اروپایی بودند و در اروپا در همه جا ، از جمله روی
جعبههای شکلات و لوازم آرایش چاپ مینمودند ، در ایران مورد توجه قرار گرفت و
ضمن راه یافتن برروی دیوار منازل و در آلبومهای اعیان و اشراف ، برخی از آن
تصاویر چاپی به تعداد زیاد تکثیر و به تمام نقاط ایران ، حتی دور افتادهترین نقاط
کشور و در میان عشایر کوچ رو به دست بافندگان روستایی و عشایری و از همین زمان
بافتن این تصاویر برروی قالیچههای ایرانی آغاز گشت و شاید از همین جا است که نقوش
گلفرنگ که اغلب تزیینات تصاویر و مناظر و اشخاص را برروی این جعبهها برعهده
داشتند ، شاخهای جدا یافتند و در برخی مناطق همچون چهارمحال و بختیاری به تنهایی
برروی قالیهای بختیار نقش بستند . با اعتقاد پرویز تناولی دو دسته از نقاشان و
تصویر سازان قرون سیزده و چهارده سهم بیشتری را در اشاعهی هنرهای تصویری داشتند .
یکی نقاشان قهوه خانهای و دیگری نقاشان مذهبی .
این نقاشان که حاصل کارشان را در معرض مستقیم
دید تودههای مردم قرار میدادند و در قهوه خانهها و یا مجالس تعزیه و شبیه خوانی
حضور داشتند ، تأثیر زیادی برروی سلیقهی هنرمندان رشتههای دیگر از جمله
قلمکاسازان ، تصویر گران کتابهای چاپی و قالیبافان گذاشتند .
تولید کتاب با پیدایش صنعت چاپ در اواسط قرن
سیزدهم باعث گردید آثار نقاشان و مصوران این کتب به دست تودههای مختلف مردم افتد
و موجبات الهام بسیاری از صنعتگران در کارگاههای صنایع دستی شد . اولین کتب چاپی
در ایران با استفاده از تکنیک چاپ سنگی منتشر شدند و حسن این امر آن بود که تصاویر
با بیانی ساده و فقط با خطوط سیاه و سفید نشان داده میشدند ، برخی از این کتابها
بعد از چاپ با دست رنگ میشد ، درنتیجه به اجبار از ریزه کاریها و پرکاریهای
مینیاتورسازی که اساس کار مصوران کتب بود دور میشد . سادگی این
تصاویر عامل مهم دیگری برای استفاده هنرمندان سایر رشتهها از جمله قلمکار سازان و
قالیبافان بود . موضوعها و تصاویر چاپ سنگی بیش از همه مورد توجه قلمکارسازان بود
زیرا انتقال این تصاویر از روی کتاب به روی پرده به دلایل گفته شده کار مشکلی نبود
. قلمکار همان گونه که از نام آن پیداست نقاشی مستقیم با قلم رنگهای گیاهی روی
کرباس و کتان و چلوار است و در ایران سوابق کهن دارد . نزدیکی ابعاد پردههای
قلمکار به ابعاد قالیچه و همچنین برخی از وجوه مشترک دیگر مثل حاشیه ، توجه
قالیبافان را به خود جلب کرد و پردههای تصویری ، مدل کار فرشبافان شهری از جمله
بافندگان تبریزی ، کرمانی کاشانی و اصفهانی قرار گرفت . عکس و عکاسی
نیز تحول دیگر در هنر تصویر سازی ایران به وجود آورد . اوج این تأثیر به اوایل
سلطنت ناصرالدین شاه قاجار (1316-1264 هجری قمری) باز میگردد که مصادف است با
آمدن معلمان اروپایی به ایران و دیدار برخی از ایرانیان ، از جمله درباریان و
شاهان از شهرهای اروپایی و از نتایج این دیدارها انتقال عکسهای اروپایی به ایران
و سپس انتقال هنر عکاسی . عکس و عکاسی موجب شد که موضوعهای تازهای وارد هنرهای
تصویری آن زمان شود و به خصوص در قالیچههایی موسوم به قالیچههای «نقش شاهی» اثر
عمیقی بگذارد .
باید اذعان داشت علیرغم راهیابی فرش ایران
به اروپا در همین دوران ، اما هیچ گاه قالیچههای تصویری با موضوعات خود نتوانستند
علاقهی اروپاییان با به خود جلب کنند . این عدم علاقه دلیل روشنی داشت و آن سوابق
طولانی تصویر سازی در غرب بود که تصویرسازی ما ، حتی روی قالی برایشان جالب نمینمود
، درحالی که قالیهای سنتی به خاطر حالات غیر تصویری و طرحهای هندسی و اسلیمیهای
پرپیچ و خم و گل و برگهای روح افزایش برای غربیان هنری متفاوت بود و جای تعجب است
که علیرغم بسیاری عوامل ، دو دههی اخیر سیرگرایش به قالیچههای تصویری و به
اصطلاح تصویر بافی در قالی ایران رو به فزونی گذارده است . مهمترین موضوعات قالیچههای
تصویری در یک طبقه بندی کلی عبارتند از :
1-تصاویر شاهان مانند هوشنگ شاه ، خشیارشا ،
شاپور اول ، نادرشاه افشار ، فتحعلی شاه ، ناصرالدین شاه و از همه فراگیرتر تصویر
سلطان احمد شاه قاجار .
2-داستانهای حماسی و ادبیات کلاسیک ایران
مانند رستم و سهراب در شاهنامه ، لیلی و مجنون ، خسرو و شیرین و …
3-موضوعهای مذهبی و داستانهای دینی و قرآن
کریم .